شرایط علی
-توزیع ناعادلانه منابع بین زنان
-احساس محرومیت از حقوق خود
- کمبود امکانات رفاهی فرزندان
- احساس عدم پذیرش از سوی همسر
-تصرف جایگاه رقیب
زمینه
-تضاد منافع و علایق بین هووها
-پنداشتن یک دیگر به عنوان عامل تهدید کننده جایگاه خود
-ناتوانی مرد دربرقراری عدالت بین زنان
-شیوه سازماندهی و مدیریت خانگی
-تقسیم نابرابر منابع
-نیاز به جلب توجه از سوی همسر
شرایط مداخله گر
-فقر و کمبود درآمد
-بیکاری مرد
-سکونت در منزل مشترک
-ازدیاد فرزندان و برآورده نشدن خواسته ها
- چشم و همچشمی زنان با یک دیگر
راهبرد کنش و کنش متقابل
-متزلزل کردن موقعیت رقیب و حذف آن:+دسیسه چینی+ بدگویی
- ائتلاف و یارگیری: ائتلاف با فرزندان بر علیه هوو+ جلب توجه همسر
- کوشش جهت کسب موقعیت بهتر؛ انحصارطلبی جنسی، افزایش فرزندان خود از جمله پسر
- جداسازی فضای شخصی خود
اقدام به جمع آوری و کسب منابع بویژه منابع مالی مانند: پول و دارایی ها
پدیده
-رابطه رقابتی و ستیزآمیز بر سر منابع محدود
پیامدها
- ترس از حذف و طرد شدن
-کوشش برای از میدان به در کردن یا حذف طرف مقابل

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

-بروز تنش و دو دستگی بین اعضا
-مبادرت به انتقام جوئی
-چشم داشتن به منابع یک دیگر
-رفتار مبتنی بر عدم اعتماد متقابل، + بدگمانی نسبت به زن اول و فرزندانش، بدگمانی به همسر
-توسل به جادو جمبل جهت پیروزی در رقابت.
مدل ۵-۲- نوع رابطه زن دوم با زن اول
فصل ششم
بحث و نتیجه گیری
۶-۱- نتیجه گیری
شناخت چندهمسری در نظام معنای زن دوم با تاکید بر پیامدهای آن موضوعی بوده که با انجام مصاحبه های عمیق در این­باره و مطالعه تاریخی تعدد زوجات، مورد کنکاش قرار گرفت. چنان که اشاره شد، زنان در جامعه مردسالار قدیم در امر ازدواج چندان نقشی نداشتند، آنان را می­فروختند، هدیه می­دادند، در سنین پایین شوهر می­دادند و به آسانی طلاق می­دادند و گاهی نیز ازدواج آنان موجب تحکیم کانون­های قدرت می­شد؛ بنابراین زنان جامعه موقعیت مطلوبی نداشتند.
همان­طور که در فصل مربوط به تعدد زوجات در تاریخ آمد، در خانواده­های فرودست جامعه و بعضا خانواده­های معتبر و در بین مردانی که با شاه­زادگان وصلت می­نمودند، تک همسری دیده می­شد؛ اما تعدد زوجات در خانواده­های اعیان و اشراف رواج داشت و زنان خاندان­های ثروتمند هووهای بسیاری داشتند و از سویی خود نیز هووی زنان دیگر می­شدند. زنانی که در حرم­سرا حضور می­یافتند، بسته به موقعیت اجتماعی­شان، منزلت می­یافتند و از حقوق و مزایای متفاوتی برخوردار می­شدند و در این میان زنان طبقات فرودست به عنوان خدمت کار زنان عقدی و سوگلی خدمت می­کردند. رواج تعدد زوجات و تشکیل حرم سرا آثار و تبعاتی نیز داشت محدودیت و محصوریت در حرم سرا زنان را از رشد فکری باز می­داشت و کانونی برای رقابت و حسادت و کدورت می­گشت. هدف زنان حرم سرا که جلب نظر مرد بود، موجب می­شد دست به کاری بزنند تا رقبا را از صحنه خارج کنند و خود محبوب و سوگلی مرد گردند، بنابراین حرم­سرا مملو از فریب و نیرنگ و رذایل اخلاقی می­گشت (اولئاریوس،۱۳۶۹).
اغلب در هر خانواده­ای که­­ چند همسری وجود داشت به دلیل عدم توجه مرد به زنان قبلی و توجه به همسران جدید، موجب انزوا و تنش­ها روحی و روانی زنان می­شد و آنان را به سوی خرافات و مفاسد اخلاقی و حتی تصمیم به قتل همسر و هوو می­کشاند. زنان در این وضعیت از وظایف اصلی خود که همسری و مادری بود، دور می­شدند و جز وسیله­ای برای ارضای شهوات مرد و تولید نسل، آن هم جنس مذکر، کارآیی دیگری نداشتند. لذا از پیشرفت در عرصه ­های علمی، فرهنگی، اجتماعی باز می­ماندند. در پایان عصر ناصری با رشد آگاهی مردم کم­کم در وضعیت زنان نیز تغییر ایجاد شد و به تدریج تعدد زوجات و ایجاد حرم­سراها در جامعه ایرانی رو به افول نهاد (گلجان و بیگی،۱۳۸۲).
علاوه بر بستر تاریخی، بستر اجتماعی و فرهنگی در سطح خرد و کلان، در پژوهش حاضر مورد شناسایی قرار گرفت که حاصل مصاحبه با ۱۵ نفر مشارکت کننده زن ( زنانی که زن دوم در خانواده بودند)، بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...