کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



از این روایت و روایات وارده دیگری که اشاره به حضور ملائک و انوار مطهره امامان معصوم دارد، اینگونه مستفاد می گردد که در لحظه احتضار آنچه رویت می شود، تنها دیدنی های عالم ماده و شهادت نیست، بلکه محتضر دریچه های قلبش باز شده و به اصطلاح چشم برزخی اش ادراک می کند.
جناب صدرالمتألهین (علیه الرحمه) با اشاره به آیه کریمه «لَقَدْ کُنْتَ فی‏ غَفْلَهٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ»،[۱۰۸] می فرماید: در هر مشاهده و رؤیتی به وسیله حس باطنی (یعنی خیال) مانع ادراک آن مشاهدات، اشتغالات مادی است و این اشتغالات مرتفع نمی گردد مگر با مرگ و در هنگام مرگ پرده ها کنار می رود و صورت حقیقت اشیاء متجلی می شود. پس در این هنگام آنچه که انسان با حس باطنی خویش می بیند، ظهورات و تجلیات شدیدتری دارند از آنچه در حالت بیداری در عالم ماده می دیده است. و نسبت مشاهدات عالم پس از مرگ نسبت به عال ماده،‌ مانند مشاهدات عالم بیداری است نسبت به خواب.[۱۰۹] و به همین جهت فرمود: «النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا»[۱۱۰]
بر اساس این آیه به طور قطع و یقین می توان نتیجه گرفت که در عالم ماده بسیاری از معانی، از حیطه ادراکات مادی خارج اند و البته تنها راه دست یابی به این ادراکات، خارج شدن از ظواهر مادی و تعلقات دنیایی است.
حضرت امام (رحمه الله علیه) می فرمایند: «انسان تا اشتغال به تعمیر این عالم دارد و وجهه قلبش به این نشئه است و سکر طبیعت او را بیخود کرده و مخدرات شهوت و غضب او را تخدیر نموده، از صور اعمال و اخلاق خود بکلى محجوب است و از آثار آنها در ملکوت قلب او مهجور است، پس از آنکه سکرات موت و سختیها و فشارهاى آن بر او وارد شد، انصراف از این نشئه تا اندازه‏اى حاصل مى‏کند.
اگر از اهل ایمان و یقین است و قلب او متوجه به این عوالم بوده، در اواخر امر وجهه قلبش طبعا متوجه به آن عالم مى‏شود و سائق هاى معنوى و ملائکه اللّه موکّل‏ بر آن نیز او را سوق به آن عالم دهند، و پس از این سوق و آن انصراف، نمونه‏اى از عالم برزخ بر او منکشف شود و روزنه‏اى از عالم غیب بر او مفتوح گردد، و حال خود و مقام خود تا اندازه‏اى بر او مکشوف گردد. چنانچه از حضرت امیر، علیه السلام، منقول است إنّه قال: حرام على کلّ نفس أن تخرج من الدّنیا حتّى تعلم أنّه من أهل الجنّه هی، أم من أهل النّار.»[۱۱۱]
انسان در وقت معاینه و احتضار، معاینه آنچه در خود بوده و از آن مطلع نبوده مى‏نماید. و بذر این معاینه را خود در مملکت وجود خود نموده. حیات دنیایى پرده ساترى بود به روى معایب ما و حجابى بود براى اهل معارف، این پرده که برداشته شد و این حجاب که خرق شد، انسان آنچه که در خود بود و خود تهیه کرده بود، نمونه‏اى از آن را شهود مى‏کند. انسان در عوالم دیگر از عذاب و عقاب جز آنچه خود در این عالم تهیه کرده نخواهد دید، و هر چه در این عالم از اعمال صالحه و اخلاق حسنه و عقاید صحیحه داشته، در آن عالم صورت آن را به عیان ببیند با کرامتهاى دیگرى که حق به تفضل خویش به او عنایت فرماید.
در ذیل آیه شریفه «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ»[۱۱۲] در صافى از مجمع نقل مى‏کند که از حضرت امیر، علیه السلام، حدیث مى‏کند که هی أحکم آیه فی القرآن، و کان رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و آله‏) یسمّیها «الجامعه»؛ پس باید دانست که اگر در این عالم محبت به حق تعالى و اولیاى او پیدا کنیم و طوق اطاعت آن ذات مقدس را بر گردن نهیم و وجهه قلب را الهى و ربّانى کنیم، در وقت معاینه عین حقیقت با صورت جمیله بر ما ظاهر گردد. و به عکس، اگر وجهه قلب دنیایى شد و از حق منصرف شد، کم کم ممکن است تخم عداوت حق و اولیا در آن کشته شود، و در وقت معاینه این عداوت شدت کند و آثار غریبه موحشه از آن بروز کند.
۲-۲-۴ قدرت محتضر نسبت به دخل و تصرفات
محتضر در هنگامه احتضار در موقعیتی قرار می گیرد که نفس، آخرین تعلقات خود را نسبت به بدن از دست می دهد، و به همین جهت، به هر میزان که این تعلقات کم شود، قدرت نفس نسبت به کنترل و اعمال اراده بر بدن ضعیف تر خواهد شد. در این شرایط علاوه بر از بین رفتن قدرت اراده نفس نسبت به بدن،‌ قدرت نفس برای تغییر سرنوشت خود نیز از میان می رود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حضرت امام با اشاره به کوتاه بودن فرصت عمر و نامعلوم بودن ضمیر و سر درون انسان و عاقبت او، تأکید بر اهتمام به امر توبه در جوانی می نمایند و واگزار کردن آن به زمان پیری و کهولت را امری ناپسند و مذموم می دانند، و با اشاره به اینکه در هنگام احتضار و رؤیت سکرات مرگ دیگر فرصت برای توبه و بازگشت و اصلاح باقی نمی ماند، می فرمایند:
«پس اى عزیز، از مکاید شیطان بترس و در حذر باش، و با خداى خود مکر و حیله مکن که پنجاه سال یا بیشتر شهوت رانى مى‏کنم، و دم مرگ با کلمه استغفار جبران گذشته مى‏کنم. این‏ها خیال خام است. اگر در حدیث دیدى یا شنیدى که حق تعالى بر این امت تفضل فرموده و توبه آنها را تا قبل از وقت معاینه آثار مرگ یا خود آن قبول مى‏فرماید، صحیح است، ولى هیهات که در آن وقت توبه از انسان متمشّى شود.
مگر توبه لفظ است! قیام به امر توبه زحمت دارد، برگشت و عزم بر برگشت نکردن ریاضات علمیه و عملیه لازم دارد، و الا خود بخود انسان نادر اتفاق مى‏افتد که در فکر توبه بیفتد یا موفق به آن شود، یا اگر شد بتواند به شرایط صحت و قبول آن، یا به شرایط کمال آن، قیام کند. چه بسا باشد که قبل از فکر توبه یا عملى کردن آن، اجل مهلت ندهد، و انسان را با بار معاصى سنگین و ظلمت بى‏پایان گناهان از این نشئه منتقل نماید. آن وقت خدا مى‏داند که به چه گرفتاریها و بدبختیها دچار مى‏شود.»[۱۱۳]
در فقه شیعی نیز وصیت کسی که در حال احتضار است و سکرات مرگ بر او مستولی گشته و یا مرضی رو به مرگ دارد، به ظور کامل پذیرفته نیست و شخص تنها اختیار بخشی از اموالش را دارد. حضرت امام طی فتوای شریفشان می فرمایند: «اگر کسى در مرضى که به آن مرض مى‏میرد، مقدارى از مالش را به کسى ببخشد و وصیت کند که بعد از مردن او هم مقدارى به کس دیگر بدهند، آنچه را که در حال زندگى بخشیده از اصل مال است و احتیاج به اذن ورثه ندارد و چیزى را که وصیت کرده اگر زیادتر از ثلث باشد زیادى آن محتاج به اذن ورثه است.»[۱۱۴]
قرآن کریم در آیات متعددی به موضوع ناتوانی انسان در حال احتضار اشاره کرده است، چه ناتوانی خود شخص از تصرف در سرنوشت خویش و چه ناتوانی اطرافیان وی از بازگرداندن وی به زندگانی دنیا. در این فرصت چندی از این آیات شریفه را بررسی خواهیم نمود.
۲-۲-۴-۱ آیه یکم:
در ماجرای عذاب آل فرعون، قرآن کریم سخنان فرعون را در لحظات آخر عمرش نقل می نماید که هنگامی که نشانه های عذاب الهی را رؤیت کرد و چشمش بر غیب گشوده گشت، اداعای ایمان نمود، قرآن می فرماید: «حَتىَّ إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا الَّذِى ءَامَنَتْ بِهِ بَنُواْ إِسْرَ ءِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ* ءَالَْانَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِین».[۱۱۵]
حضرت علامه طباطبایی (قدس سره الشریف) با اشاره به این کسأله که توبه فرعون توبه حقیقی نبود بلکه تنها برای نجات خویش از عذاب الهی توبه نموده بود، در بیان پذیرفته نشدن توبه اش می فرمایند: «به او خطاب می شود، آیا حالا ایمان مى‏آورى؟ حالا که عذاب خدا تو را درک کرده؟ با اینکه ایمان و توبه هیچ کس در لحظه فرا رسیدن عذاب و آمدن مرگ از هر طرف قبول نیست.
و تو قبل از این عصیان کردى و از مفسدان بودى و عمرت را در معصیت خدا بسر بردى و توبه را در موقع خودش انجام ندادى، حال که وقت توبه فوت شده ایمان چه سودى به حالت دارد، و این موفق نشدنت به ایمان و توبه همان چیزى است که موسى و هارون آن را از خداى تعالى خواستند. آرى، از خدا خواستند که فرعون را به عذاب ألیم خود بگیرد و راه او را به سوى ایمان ببندد تا در تمامى طول زندگى ایمان نیاورد، مگر هنگامى که عذاب از هر طرف احاطه‏اش کرده باشد، هنگامى که نه ایمان سودى مى‏بخشد و نه توبه.
۲-۲-۴-۲ آیه دوم:
خداوند در سوره مبارکه نساء می فرماید: «وَ لَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلیما»،[۱۱۶] در این آیه شریفه به صراحت مسأله عدم امکان دخل و تصرف در سرنوشت و عاقبت انسان پس از رؤیت نشانه های غیب عالم، بیان شده است.
حضرت علامه طباطبایی (قدس سره الشریف) ذیل آیه شریفه می فرمایند: «از اینکه جمله: «یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ» را مقید کرد به جمله: (تا وقتى که مرگشان فرا رسد) استمرار گناه فهمیده مى‏شود، حال یا به خاطر اینکه سهل‏انگارى در شناختن به سوى توبه و امروز و فردا کردن در آن، خودش معصیتى است مستمر، و یا به خاطر اینکه این سهل‏انگارى به منزله مداومت بر گناه است، و یا به خاطر اینکه غالبا خالى از تکرار معصیت نیست، یا تکرار همان معصیت اول یا گناهانى دیگر شبیه به آن.
و اینکه فرمود: «حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ …» و نفرمود: «حتى اذا جاءهم الموت»، یعنى فرمود: (وقتى مرگ یکى از شما برسد و نفرمود: (وقتى مرگ شما برسد)، براى این بود که دلالت کند بر اینکه افراد مورد نظر توبه را امرى حقیر و بى‏اهمیت نشمارند، با اینکه مساله توبه اینقدر بى‏اهمیت نیست که مردم در طول زندگى خود هر کارى خواستند بکنند، و هیچ باکى نداشته باشند، همین که مرگ یکى از آنان رسید تنها خود او براى اینکه از خطرها و مهلکه‏هایى که با مخالفت امر الهى براى خود آماده کرده نجات یابد بگوید: حالا دیگر توبه کردم.
از اینجا روشن مى‏شود که مقید کردن جمله (تبت) بقید (الان) چه معنا مى‏دهد، چون این قید به ما مى‏فهماند که حضور مرگ و مشاهده کردن صاحب این سخن عظمت و سلطنت آخرت را باعث شده است که او بگوید: «إِنِّی تُبْتُ»، پس چنین کسى منطقى خواهد داشت حال اگر به زبان نگوید به دل مى‏گوید. پس معناى جمله چنین مى‏شود که من در این حال که مرگ را حق دیدم، و جزاى حق را مشاهده کردم، اینک تائب هستم.
این توبه از صاحبش قبول نمى‏شود، براى اینکه در حالى صورت مى‏گیرد که از زندگى دنیا مایوس شده، و از هول و وحشت انتقال به دیگر سراى مطلع گشته آن یاس و این هول او را مجبور کرده به اینکه از اعمال چندین ساله خود توبه کند، و تصمیم بگیرد که به سوى پروردگارش بر گردد، اما -و لات حین مناص- دیگر گذشته، چون زندگى دنیایى در بین نیست اختیار عملى هم از دست رفته است.»[۱۱۷]
حضرت امام جعفر بن محمد صادق (علیهما السلام) در سخنی ذیل آیه شریفه می فرمایند: «توبه در موقعى است که آن عالم را نبیند یعنى وقتى که محتضر عالم برزخ را معاینه نبیند»[۱۱۸]
۲-۲-۴-۳ آیه سوم:
قرآن کریم با جدیت در برابر آن ها که منکر حقایق عالم هستی می شوند می ایستد، و از علاوه بر درخواست اقامه دلیل، گاه ایشان را به انجام عملی فرا می خواند از عهده آن ها خارج است، تا بدین وسیله با ایشان محاجه نموده و دلایل پوچ و توخالی آن ها را نابود سازد، از آن جمله، آیات انتهایی سوره مبارکه واقعه است، که در آن منکرین قیومیت خداوند و معاد و بعث را مخاطب قرار می دهد:
«فَلَوْ لَا إِذَا بَلَغَتِ الحُْلْقُومَ* وَ أَنتُمْ حِینَئذٍ تَنظُرُونَ* وَ نحَْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنکُمْ وَ لَاکِن لَّا تُبْصِرُونَ* فَلَوْ لَا إِن کُنتُمْ غَیرَْ مَدِینِینَ* تَرْجِعُونهََا إِن کُنتُمْ صَادِقِین»[۱۱۹]
«در اینجا با اشاره به آیات قبل مى‏فرماید: اگر شما در نفى بعث راه صحیحى رفته‏اید، و در انکار این قرآن که شما را از بعث خبر مى‏دهد روش درستى دارید، جان محتضرى را که دارد مى‏میرد و تا حلقوم او رسیده، به او برگردانید، مگر جز این است که مى‏گویید مرگ به تقدیر خداى تعالى نیست؟ و مگر معناى این گفتارتان این نیست که مساله مرگ و میر امرى تصادفى و اتفاقى است، پس باید بتوانید براى یک بار هم که شده جان یک محتضر را به او برگردانید، چون امر تصادفى همانطور که پیش آمدنش تصادفى است، برگشتنش هم تصادفى است، و مى‏شود با چاره‏جویى آن را برگردانید، و از تحققش جلوگیرى کرد، و اگر نمى‏توانید بگیرید، پس بدانید که مرگ مساله‏اى است حساب شده و مقدر از ناحیه خدا، تا جانها را به وسیله آن به سوى بعث و جزا سوق دهد.
و معناى اینکه فرمود: «وَ أَنْتُمْ حِینَئِذٍ تَنْظُرُونَ» این است که: شما محتضر را تماشا مى‏کنید که دارد از دستتان مى‏رود و پیش رویتان مى‏میرد، و شما هیچ کارى نمى‏توانید بکنید، و کلمه «مدینین» به معناى «مجزیین- جزا داده‏شدگان» است، از ماده «دان- یدین» است، که معناى «جزى- یجزى» را مى‏دهد، مى‏فرماید: پس چرا او را بر نمى‏گردانید اگر جزایى در کار نیست و شما جزا داده نمى‏شوید، و ثواب و عقابى ندارید.
«تَرْجِعُونَها إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ»- یعنى اگر راست مى‏گویید و در ادعاى خود که بعث و جزایى نیست، صادقید، چرا او را بر نمى‏گردانید؟ پس معلوم شد که در واقع جمله «ترجعونها» مدخول «لولا» است، و تقدیر کلام چنین است: «فلولا ترجعونها اذا بلغت الحلقوم، ان کنتم صادقین»- اگر راست مى‏گویید پس چرا جان او را که به حلقوم رسیده بر نمى‏گردانید.»[۱۲۰]
۲-۲-۴-۴ آیه چهارم:
در سوره مبارکه قیامت نیز آیاتی به همین مضمون منکرین معاد را مخطب قرار می دهد و می فرماید: «کلاََّ إِذَا بَلَغَتِ الترََّاقىِ‏َ* وَ قِیلَ مَنْ رَاقٍ* وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ* وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاق* إِلىَ‏ رَبِّکَ یَوْمَئذٍ الْمَسَاق»[۱۲۱]
«کَلَّا إِذا بَلَغَتِ التَّراقِیَ» این جمله رد از این عمل ایشان است که زندگى دنیاى عاجله را دوست مى‏دارند و آن را مقدم بر زندگى آخرت مى‏دارند، گویا فرموده: از این رفتارتان دست بردارید که این زندگى و این طرز فکر براى شما دوام ندارد، و به زودى مرگ بر شما نازل گشته، به سوى پروردگارتان روانه مى‏شوید.
در این جمله فاعل فعل «بلغت» حذف شده، چون سیاق بر آن دلالت مى‏کرده، هم چنان که در آیه «فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ» نیز فاعل حذف شده، و در هر دو جمله تقدیر کلام «بلغت النفس» است، و کلمه «تراقى» جمع «ترقوه» است که به معناى استخوان هاى اطراف گردن است، که از طرف چپ و راست گردن را در میان گرفته‏اند. و معناى آیه روشن است.
«وَ قِیلَ مَنْ راقٍ» کلمه «راق- راقى» اسم فاعل از مصدر «رقى» است، که به معناى افسون کردن و شفا دادن است، مى‏فرماید: چه کسى از اهل و عیال و دوستانش در آنچه که پیرامون اویند مى‏تواند او را شفا دهد و دردش را دوا کند؟ و این جمله را در هنگام نومیدى بکار مى‏برند.
«وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ» یعنى انسان محتضر وقتى این احوال را مشاهده مى‏کند، یقین مى‏کند که دیگر باید از زندگى عاجله دنیا که علاقمند بدان بود، و بر آخرت ترجیحش مى‏داد جدا شود.
«وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ» ظاهر این عبارت این است که مراد از آن پیچیدن ساقهاى پاى محتضر در یکدیگر است، چون وقتى روح به گلوگاه مى‏رسد حیات سارى در اطراف بدن باطل گشته، دیگر تعادلى بین اعضا نمى‏ماند.
و بلکه آیه مى‏خواهد با تعبیر پیچیدن ساق به ساق از احاطه شدائد و ورود پى در پى آنها خبر دهد، چون از دم مرگ تا روز قیامت شدائد یکى پس از دیگرى روى مى‏آورد، و این معنا با معناهایى که نقل کردیم منطبق مى‏شود.»
آیات سور مبارکه قیامت و واقعه به وضوح به این نکته اشاره می کند که انسان با مراجعه به عقل و وجدان خویش می تواند این حقیقت را درک کند که در هنگام احتضار دست خودش و همه اطرافیان از بازگرداندن روح به جسم و باقی ماندن در زندگانی دنیا،‌کاملا کوتاه است و این مسأله به طوری خدشه ناپذیر است که قرآن کریم آن را به عنوان محاجه در برابر منکرین معاد بکار می برد.
فصل سوم
مرگ، علت و اقسام آن
۳-۱ معنای مرگ
۳-۱-۱ معنای مرگ از دیدگاه فلاسفه و حکما
جناب صدرالمتألهین (رحمه الله) می فرماید: مرگ عبارت است از انتقال از این عالم پایین تر و پست تر به حالت بالاتر و شریف تر.[۱۲۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 10:03:00 ق.ظ ]




مدیر دفتر دادگاه وفق ماده ۶۴ قانون آئین دادرسی مدنی جدید، مکلف است دادخواست را پس از تکمیل آن فورا در اختیار دادگاه قرار دهد. دادگاه چنانچه دادخواست را علی رغم گزارش مدیر دفتر ناقص تشخیص دهد ونتواند رسیدگی کند، جهات نقص را قید و پرونده را به دفتر اعاده می دهد تا مدیر دفتر مطابق ماده ۵۴ قانون مذکور نسبت به رفع نقص دادخواست اقدام نموده وبعد از تکمیل آن را در اختیار دادگاه قرار دهد، اما در صورتی که دادگاه پرونده را کامل تشخیص بدهد با صدور دستور تعیین وقت دادرسی پرونده را به دفتر دادگاه اعاده می نماید تا وقت دادرسی را دفتر دادگاه تعیین نموده و دستور ابلاغ دادخواست و ضمایم را به خوانده،و وقت جلسه را به اصحاب دعوا صادر نماید .
با توجه به مواد ۶۴ و ۶۶ قانون آیین دادرسی مدنی که صدور دستور تعیین وقت دادرسی را منوط به کامل بودن دادخواست نموده است باید گفت که بعد از صدور دستور تعیین وقت دادگاه علی الاصول نمی توانددر خلال دادرسی ، دادخواست را به علت ناقص بودن به دفتر دادگاه عودت دهد و باید رسیدگی را تا صدور رای نهایی ادامه دهد که ماده ۳۵۰ قانون جدید نیز مبین همین موضوع است و بنابراین اگر خواهان هزینه دادرسی را به میزان قانون تودیع نکرده باشد و دادگاه دستور تعیین وقت صادر نماید و در خلال دادرسی پس از دفاعیات خوانده متوجه موضوع و نقص دادخواست شود در اینجا نمی تواند دادخواست را جهت رفع نقص به دفتر دادگاه عودت دهد، بلکه باید دادرسی راادامه داده و مابه التفاوت هزینه دادرسی را به طریقی که در بند ۱۴ ماده ۳ قانون وصول برخی از در آمدها ی دولت مقرر است وصول نماید، عودت پرونده به دفتر در جهت صدور اخطار رفع نقص به خواهان این امکان را می بخشد که در صورتی که شکست خود را در دعوا با توجه به دفاعیات خوانده محتمل ببیند از رفع نقص دادخواست خودداری نماید تا پرونده با صدور قرار رد دادخواست مختومه شده و امکان تجدید دعوا فراهم شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در خصوص نحوه تعیین زمان جلسه دادرسی درماده ۱۲۵ قانون قدیم آمده بود ، جلسه دادرسی باید برای اولین روزی که دادگاه مطابق دفتر اوقات و رسیدگی دارد تعیین می شد یعنی برای پرونده ها با رعایت نوبت و ترتیب وصول به دادگاه تعیین وقت شود در قانون جدید این ضابطه مهم حذف شده است ولی حذف آن به این معنی نیست که دادگاه در تعیین وقت دادرسی آزادی عمل داشته و می تواند بدون رعایت نوبت و قاعده الاقدم فالاقدم اوقات دادرسی را تعیین نماید، به این معنا که حق تقدم اصحاب دعوا باید رعایت گردد، که اگر چنین رایی مورد نظر بود اموری که باید خارج از نوبت مورد رسیدگی واقع شود در قانون مورد تصریح قرار نمی گرفت. با توجه به ماده ۶۵ ق .ات.ع. ملاک ماده ۳۹۰ ق جدید در اینکه در مواردی تعیین جلسه در خارج از نوبت منصوص گردیده است (از جمله مواد ۹۶و۱۰۰و۱۷۷، تبصره یک ماده ۳۰۶ و ماده ۳۱۴ق.ا.د.م ).
بدیهی است که پرونده به نوبت مورد رسیدگی قرار می گیرد که این امر تعیین وقت طبق دفتر اوقات را ایجاب می نماید و باید گفت که دادگاهها در تعیین وقت دادرسی مکلف به رعایت نوبت می باشند، جز در مواردی که قانون رسیدگی خارج از نوبت و فوری را تجویز کرده باشد اما تعیین جلسه خارج از نوبت به قرینه ماده ۱۰۰ ق. ج الزاماً به معنی نزدیک ترین وقت ممکن نخواهد بود. به موجب ماده مزبور هر گاه در وقت تعیین شده دادگاه تشکیل نشود یا مانعی برای رسیدگی داشته باشد به دستور دادگاه ، نزدیک ترین وقت رسیدگی ممکن معین خواهد شد و در مواردی که عدم تشکیل منتسب به طرفین نباشد، وقت رسیدگی حداکثر ظرف دو ماه خواهد بود .
روز جلسه باید طوری معین شود که فاصله بین ابلاغ وقت به اصحاب دعوا و روز جلسه کمتر ازپنج روز نباشد و در مواردی که نشانی طرفین یا یکی از آنها در خارج از کشور باشد فاصله بین ابلاغ وقت و روز جلسه کمتر از دو ماه نخواهد بود (ماده ۶۶ق.ج). کما اینکه اگر خوانده باید از طریق درج آگهی در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار دعوت شود تاریخ انتشار آگهی تا روز جلسه نباید کمتر از یک ماه باشد (ماده ۷۳ق.ج) . همچنین در صورتی که جلسه برای استماع اظهارات گواه باشد باید فاصله روز ابلاغ تا روز جلسه حداقل یک هفته باشد (ماده ۲۴۲ق.ج). در رعایت فاصله های مزبور تفاوتی بین اوقات عادی و خارج از نوبت نمی باشد و دفتر دادگاه هر چند که نمی تواند روز ابلاغ وقت جلسه را از قبل پیش بینی کند اما وقت جلسه را باید طوری تعیین کند با لحاظ مدتی که معمولا ابلاغ اوراق یا درج آگهی به طول می انجامد ، فاصله های قانونی رعایت شود در غیراینصورت و در صورت عدم رعایت فاصله قانونی ، دادگاه باید جلسه را تجدید نماید، مگر اینکه ذی نفع حاضر بوده و یا لایحه تقدیم نموده و به این امر اعتراض نکرده باشد ، همچنین در مواقعی که هیات وزیران با کسب نظر موافق روسای قوه مقننه و قوه قضائیه به مناسبت بروز حوادث و وقایع بسیار مهم ، بعضی نقاط یا سراسر کشور را تعطیل رسمی اعلام می کند ، کلیه مراجع قضایی مکلفند برای حفظ حقوق مردم ، اقدامهای قضایی مقرر در روزی که تعطیل اعلام شده است، در وقت مناسب دیگری که از یک ماه تجاوز نکند معمول دارند (قانون اصلاح لایحه قانون تعطیلات رسمی کشور مصوب ۲۵/۵/۷۸ ). نکته ای دیگر در خصوص تعیین جلسه دادرسی و رعایت اوقات اداری و تعیین مکان جلسه از سوی دفتر دادگاه می باشد، که وقت رسیدگی باید در روزهای غیر تعطیل و در ساعات اداری تعیین شود، مگر در مواردی که قانونگذار تشکیل جلسه رسیدگی در اوقات تعطیل را صریحا تجویز کرده باشدکه از آن جمله می توان به ماده ۳۱۲ ق.آ.د.م.ج در خصوص رسیدگی به دستور موقت اشاره کرد . البته ادامه جلسه ای که در وقت اداری شروع شده در بعد از وقت اداری چنانچه اعتراضی از سوی اصحاب دعوا نشود و نیز اجرای قرار معاینه وتحقیق محلی در روز مصادف با تعطیل بدون اشکال به نظر می رسد. در خصوص مکان جلسه دادرسی نیز باید گفت که جلسه دادرسی علی الاصول در محل دادگاه تشکیل می شود، مگر در موارد منصوص قانونی که تشکیل جلسه در غیر محل دادگاه پیش بینی شده است از جمله ماده ۳۱۴ق.آ.د.م.ج و ماده ۱۴۷ ق.ا.ا.م . در هر حال دفتر دادگاه در تعیین جلسه دادرسی علاوه بر زمان، مکان آن را نیز باید تعیین نماید تا به اصحاب دعوا ابلاغ شود و زمان و مکان جلسه دادرسی هر دو باید به طرفین ابلاغ شود و اگر دادگاه قبل از وقتی که برای رسیدگی تعیین نموده است مبادرت به صدور حکم نماید و یا بدون ابلاغ وقت دادرسی به اصحاب دعوا ، به دعوا رسیدگی نماید، حکم دادگاه نقض خواهد شد که احکام شماره ۲۸/۱۹۴۶ و ۱/۹۱۱ شعبه ششم و سوم دیوان عالی کشور مؤید همین مطلب است.

ب – شرایط تشکیل جلسه ی دادرسی

برای اینکه تشکیل جلسه ی دادرسی به صورت قانونی امکان پذیر باشد، شرایطی لازم است که برخی شرایط وجودی و عدمی ماهیّت جلسه دادرسی به قرار زیر است :
۱ – وجود رئیس شعبه یا دادرس علی البدل
دادگاههای عمومی با حضور رئیس شعبه یا دادرس علی البدل تشکیل می شود مگر دادگاههای تجدید نظر استان که دارای تعدد قاضی است . در صورت معذوریت رئیس دادگاه و نبودن دادرس علی البدل موجبات رسیدگی و تشکیل جلسه میسر نخواهد بود .
۲ – لزوم ابلاغ صحیح وقت
دادگاه در صورتی که شخص دعوت شده به جلسه دادگاه شخصاً یا به واسطه وکیل حاضر نشده و لایحه ای هم در ارتباط با دعوت به جلسه دادرسی تقدیم ننموده باشد، وقتی می تواند تشکیل جلسه دهد که احراز نماید وقت جلسه به طور صحیح به اصحاب دعوی ابلاغ گردیده است . بدیهی است چنانچه هر یک از اصحاب دعوا ، وکیل یا وصی یا قیم داشته باشد وقت جلسه می بایست علی الاصول به آنها ابلاغ شده باشد، مگر اینکه دادگاه بر اساس ماده ۹۴ قانون جدید حضور شخص هر یک از اصحاب دعوا را لازم داشته باشد که در این صورت اخطاریه دعوت به جلسه دادرسی باید به خود آنها نیز ابلاغ شده باشد .
۳ – عدم لزوم تشکیل جلسات دادرسی در محل دادگاه
علی القاعده جلسه دادگاه در محل دادگاه منعقد می شود، ولی به این معنا نیست که محل دادگاه شرط تحقق جلسه باشد مانند رسیدگی به امور فوری که به استناد ماده ۳۱۴ قانون ایین دادرسی مدنی می تواند خارج از دادگاه نیز تشکیل شود. همچنین انجام قرارهای معاینه محلی و تحقیق محلی نیز در جلسات دادرسی صورت می گیرد اگر چه محل تشکیل آن همان دادگاه نیست.
۴ – مشروط نبودن تشکیل جلسه دادرسی به بررسی ادله موضوع دعوا، زیرا ممکن است تشکیل جلسه دادرسی صرفا برای اخذ توضیح باشد .
۵– عدم لزوم حضور اشخاصی که وقت دادرسی به آنها ابلاغ شده است .
حضور شخصی که وقت رسیدگی به صورت واقعی یا قانونی به او ابلاغ شده، شرط تحقق جلسه نمی باشد (مستفاد از ماده ۹۸ ق. آ.د.م. ج ). غیبت هر یک از اصحاب دعوا مانع از رسیدگی نمی باشد و در عین حال که طرفین می تواند با عدم حضور ، وکیل معرفی کنند، همچنین می توانند بدون معرفی وکیل از حضور خودداری کنند . در این صورت اگر توضیحات مندرج در دادخواست کافی نباشد با ضمانت اجرای ابطال دادخواست روبرو می شود، اما این امر خدشه ای به جلسه دادرسی وارد نمی کند .

ج- جریان جلسه ی دادرسی

جلسه ی دادرسی علی القاعده باید در روز و ساعتی که از قبل طبق دفتر اوقات تعیین شده وبه اصحاب دعوا ابلاغ شده است، تشکیل شود. اصحاب دعوا نیز باید در موعد مقرر در جلسه دادگاه حاضر شوند و اگر زودتر از ساعت مقرر حاضر شوند باید معطل بمانند تا نوبت جلسه برسد و اگر بعد از ساعت مقرر و وقت اختصاص یافته برای پرونده که معمولا بین ۳۰ الی ۹۰ دقیقه است، حضور یابند و در زمان مقرر غیبت کنند ، غایب بودن آنها ثبت می شود و همه آثار آنرا هم باید تحمل کنند، هنگامی که جلسه رسمی دادگاه در موعد مقرر تشکیل می گردد. دادرس دادگاه قبل از شروع به رسیدگی باید نکاتی را مورد توجه قرار دهد، ازجمله :
۱ - دادرس دادگاه باید قبل از شروع به دادرسی نسبت به این موضوع اطمینان حاصل نماید که صلاحیت و شایستگی رسیدگی به دعوی را از حیث صلاحیت ذاتی ، نسبی ، اضافی و شخصی دارد یا خیر؟ طبیعی است که در صورت احراز عدم صلاحیت لازم است قبل از هر اقدامی قرار عدم صلاحیت به شایستگی و صلاحیت مرجع ذی صلاح با قرار امتناع از رسیدگی ( در مورد عدم صلاحیت شخصی ) به دلیل موارد ردّ دادرس، صادر نماید .
۲ – دادرس دادگاه باید احراز کند که اولاً- اخطاریه ها مطابق قانون ابلاغ شده یا خیر و اگر ابلاغ شده ابلاغ مطابق مقررات و با رعایت حداقل زمان لازم صورت گرفته است یا نه. مثلا ذیل ماده ۶۴ قانون آئین دادرسی مدنی مقرر کرده است فاصله ابلاغ برای رسیدگی به دعوی حسب مورد نباید کمتر ازپنج روز و یک ماه در نشر آگهی برای مجهول المکان های مقیم ایران و دو ماه برای مجهول المکانهای مقیم خارج از ایران باشد، بنابراین اگر حتی ابلاغ واقعی شده ولی فاصله ابلاغ بین زمان ابلاغ اخطاریه و وقت دادرسی کمتر از اوقات فوق باشد، در صورتی که حسب مورد خوانده یا خواهان یا وکیل آنها در روز دادرسی حاضر نشوند و یا لایحه ندهند، رسیدگی در ماهیّت ممکن نبوده ودادگاه باید جلسه رسیدگی را تجدید کند. علاوه بر موضوع فاصله ابلاغ ، دادگاه برای ارزیابی صحت ابلاغ باید به مواد ۶۷ الی ۸۳ ق.آ.د.م نیز توجه کند . در مورد نقص ابلاغ ، اگر مخاطب ابلاغ ناقص در جلسه حاضر شود و یا لایحه ارسال کند و یا این که وکیل به دادگاه اعزام نماید مشکلی نیست مگر اینکه با حضور اعلام کنند به لحاظ عدم رعایت فاصله ابلاغ آماده دفاع نیستند که جلسه تجدید خواهد شد .
۳ – دعوا مطابق قانون مطرح شده باشد – البته این مورد بایستی در اولین زمان که پرونده ملاحظه می شود مورد توجه قرار گیرد.
۴ – چهارمین نکته ای که باید قاضی هنگام رسیدگی باید مد نظر قرار دهد، اخذ گواهی دفتر دادگاه در روز رسیدگی است، مبنی بر اینکه لایحه ای واصل شده است یا خیر! و به صرف نگاه کردن به پرونده نمی توان اطمینان خاطر حاصل کرد که لایحه فرستاده نشده است، ممکن است لایحه در دفتر دادگاه مانده و هنوز وارد پرونده نشده باشد،که اثرات حقوقی آن مهم است . اگر لایحه در دفتر دادگاه مانده و وارد پرونده نشده باشد ، چون قاضی نمی داند خوانده لایحه ای داده است، در صورت صدور حکم با رعایت شرایط قانونی حکم غیابی اعلام و اگر لایحه ای ارسال و ضمیمه شده باشد، حکم او حضوری خواهد بود. بنابراین توجه به این امر که لایحه ای واصل شده یا نه بسیار ضروری است، و چه بسا در لایحه ایرادی شده باشد که در روندرسیدگی موثر باشد.
۵ – دادرس دادگاه باید دقت کند که متن اخطاریه ها صحیحاً تنظیم شده است یا خیر! مثلاً تاریخ و ساعت رسیدگی به طور دقیق قید شده باشد و متن اخطاریه بایدصحیح نوشته شود .
۶ - دادرس باید در همان محلی که در اخطاریه جهت دادرسی تعیین شده اقدام به رسیدگی نماید و در صورت تغییر محل ، باید مراتب به طرفین ابلاغ شود و گرنه دادرس مجاز به رسیدگی نخواهد بود .
۷ – دادرس باید قبل از شروع به دادرسی از صلاحیت و اهلیت متداعیین مستحضر گردد.
همچنین ، دلایل سمت هر یک از اصحاب دعوا را چنانچه اصالتاً طرح دعوا ننموده و تحت عناوین وکالت ، نمایندگی ، قیومیت ، وصایت، مدیر تصفیه و غیره طرح دعوی کرده باشند ملاحظه و احرازکند.
۸ - دادرس دادگاه لازم است قبل از شروع به رسیدگی اطمینان حاصل کند که دعوا از موارد رد دادرس (موضوع ماده ۹۱ق.آ.د.م ) نباشد. لذا در صورتی که موضوع از موارد رد دادرس باشد، قبل از هر اقدامی باید بلافاصله قرار امتناع از رسیدگی صادر نماید.
۹ – وفق ماده ۳۱ ق. آ.د.م مصوب ۱۳۷۹ هر یک از متداعیین می توانند برای خود حداکثر تا دو نفر وکیل انتخاب و معرفی نمایند و به موجب ماده ۳۳ همین قانون وکلای متداعیین باید دارای شرایطی مقرر در قانون وکالت باشند. وکالت در دادگاهها شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است، جز آنچه موکل استثنا کرده یا توکیل درآن خلاف شرع باشد . لیکن بایستی در امور چهارده گانه مذکور در ماده ۳۵ق.آ.د.م اختیارات وکیل در وکالت نامه تصریح شود. بنابراین دادرس باید در صورتی که وکیل دخالت دارد مراتب را بررسی کند و در ضمن از اعتبار پروانه وکالت وکیل و اینکه هزینه و تمبر قانونی را نیز تودیع کرده است، اطمینان حاصل نماید . در غیر این صورت از پذیرفتن وی امتناع به عمل خواهد آمد . مواد ۶۲،۶۹و۶۹ مکررق. آ.د.م. سابق نیز ناظر به همین معنا بود مواد ۱۸۵ الی ۱۸۷ آ.د.ک جدید مصوب ۱۳۷۸ نیز در ارتباط با وکالت در دادگاهها احکامی را مقررداشته است که ظاهراً چنین استنباط می شود که امور جزائی مقید به دو وکیل نباشد. چنانچه مقرر داشته است : « در کلیه امور جزائی طرفین دعوا می توانند وکیل یا وکلای خود را انتخاب و معرفی نمایند . وقت دادرسی به متهم ، شاکی ، مدعی خصوصی و وکلای مدافع آنان ابلاغ خواهد شد . در صورت تعدد وکیل ، حضور یکی از وکلای هر یک از طرفین برای تشکیل دادگاه کافی است».
تمام این بررسی ها توسط دادرس بدون حضور طرفین است . منظور آن است که قاضی دادگاه قبل از حلول ساعت رسیدگی به پرونده، باید تمام این وقت ها و ظرفیتها را مورد توجه قرار دهد تا چنانچه پرونده آماده است خود را برای انجام امر دادرسی آماده کند و در صورتی که نقصی وجود دارد و نتواند به پرونده ناقص رسیدگی کند مطابق ماده ۶۶ ق.آ.د. م نیز که به عدم امکان رسیدگی اشاره دارد، اگر نقایص مربوط به دادخواست است مطابق این ماده والا دستور تجدید وقت را بدهد.
دادرس دادگاه پس از احراز مراتب فوق الذکر و مهیا بودن موجبات رسیدگی،تشکیل جلسه را اعلام و رسیدگی به ادله را شروع می کند در این صورت موارد زیر باید رعایت شود :
الف - احراز سمت دخالت کنندگان در دادرسی
دادرس باید در بدو جلسه به احراز این امر بپردازد که حاضران در جلسه دادگاه با توجه به دلائل سمت دخالت کنندگان در دادرسی،با دعوای مورد بحث ارتباطی دارند یا نه . زیرا در دادرسی کسانی می توانند دخالت کنند که یا اصیل باشند یا این که دارای سمت نمایندگی اعم از قراردادی یا قانونی باشند.
ب - شروع مذاکرات در جلسه دادرسی
دادرس پس از فراغت از این امر نسبت به انعکاس حضور یا عدم حضور طرفین پرونده و اینکه آیا از ایشان لایحه ای واصل شده یا خیر اقدام خواهد نمود بعد مبادرت به تحقیق یا اخذ توضیح از خواهان یا وکیل ایشان و عنداللزوم از خوانده طبق نظر عده ای از اساتید حقوق از جمله آقای شمس می نماید و از او می خواهد که به نحو روشن و در عین حال به صورت خلاصه ، ادعای خود را طرح و ادله مورد استناد را نیز تبیین نماید به نحوی که طرف دیگر دعوا بتواند در صورت مجمل بودن دادخواست، از طریق این توضیحات، متوجه هدف اصلی خواهان از علت طرح دعوا شود. برای وصول این هدف دادگاه باید طوری عمل کند که هیچ کدام از طرفین دعوا یا وکلای آنها از موضوع دعوا خارج نشوند زیرا تشکیل جلسه دادرسی برای ارائه توضیحات طرفین دعوا و استفاده از حقوقی است که قانونا برای آنها پیش بینی شده است بنابراین آنها مکلفند در خصوص خواسته دعوا و دلائل ناظر بر آن توضیح دهند. پس از توضیحات خواهان، در صورتی دادگاه توضیحات او را کافی بداند نوبت به دفاعیات خوانده دعوا می رسد. خوانده می تواند به طور شفاهی در دادگاه اقدام به ارائه پاسخ نماید یا اینکه با ارائه لایحه دفاعی از خود دفاع نماید. در صورت اخیر لایحه خوانده به خواهان یا وکیل او ارائه می شود تا با مطالعه آن نسبت به درج پاسخ در صورت جلسه اقدام نماید و مجددا اگر خواهان یا وکیل وی در حدود و پاسخی که خوانده داده است، اعم از اینکه مربوط به ایرادات باشد یا ماهیت ، پاسخی داشته باشند ، اخذ خواهد شد و نهایتا پاسخ خوانده یا وکیل وی دریافت خواهد شد. یادآور می شود که پاسخ اخیر خوانده باید در محدوده اظهارات دفعه دوم خواهان باشد و از تکرار و ابراز مطالبی که ملازمه با رسیدگی جدیدی باشد باید خودداری شود .
ج - تنظیم صورتجلسه دادرسی
اگر چه خواهان در دادخواست خود و احیانا لوایحی که قبل از شروع جلسه یا در اثناء آن به دادگاه تقدیم کرده است ادعای خود و نیز دلایل آن را توضیح داده است و نیز با وجود امکان تقدیم لایحه دفاعی از طرف خوانده ،حدود دعوا و اظهارات تا اندازه قابل توجهی روشن است اما با وجود این در جلسه رسیدگی ممکن است ثبت اظهارات و مذاکرات شفاهی طرفین دعوا ضرورت داشته باشد چرا که اگر اظهارات به صورت شفاهی باقی بماند با توجه به تعدد پرونده ها و اشخاص ، فراموشی آن در زمان صدور رای حتمی است ضمن اینکه ممکن است اصحاب دعوا اظهارات خود یا طرف مقابل را فراموش یا انکار کنند . از سوی دیگر رای دادگاه که در پی رسیدگی صادر خواهد شد باید مستدل باشد تا اصحاب دعوا از علل پیروزی یا شکست خود آگاه شوند در همین جهت ماده ۱۰۲ ق.ج.علاوه بر اینکه نوشته شدن عین اظهارات اصحاب دعوا را در مواردی مقرر می نماید ، بر این معنی نیز دلالت دارد که در هر حال مضمون اظهارات آنها باید در صورتجلسه دادرسی نوشته شود .
ماده ۱۰۲ ق.ج. درج عین اظهارات اصحاب دعوا را در صورتجلسه دادرسی در سه مورد الزامی نموده است :
۱- اقرار طرف دعوی : وقتی که بیان یکی از اصحاب دعوی مشتمل بر اقرار باشد لازم است عین آن کلمات و عبارات نوشته شود . اقرار در دادرسی مدنی از مهمترین دلایل دعوی است . وقتی یکی از اصحاب دعوی بیانی دارد که اقرار شناخته می شود باید ضبط شود زیرا ممکن است بیان او در واقع متضمن اقراری نباشد و اشتباه در شنیدن کلمات چنین تصوری را به وجود آورده یا واقعا بیان او مشتمل بر اقرار باشد و اگر عین آن ضبط نگردد بعدا دادگاه و اصحاب دعوا در نحوه بیان آن دچار اشکال گردند .
۲ – استفاده طرف مقابل : وقتی که یکی از طرفین بخواهد از اظهارات طرف دیگر استفاده کند آن اظهارات باید عینا نوشته شود .
۳ – خواست دادگاه : در صورتی که دادگاه به جهتی درج عین عبارات را لازم بداند باید عیناً در صورت مجلس نوشته شود. دادگاه مجاز است که در هر موردی که به نظرش لازم باشد، عینا عبارت اصحاب دعوی را در صورت جلسه منعکس کند و به استناد همین اجازه قانون است که در جلسه دادرسی دادگاه تمام اظهارات طرفین را در پرونده منعکس می کنند تا بعدا از همان عبارات ادا شده بدون اینکه ادعای تحریف بشود بهره برداری نماید.
مواردی که معمولا در صورتجلسه دادگاه منعکس می شود عبارتند از :
۱- تاریخ تشکیل دادگاه ۲- پرونده تحت رسیدگی ۳- حضور یا عدم حضور طرفین ۴- وصول یا عدم وصول لایحه از طرفین ۵- صاحب لایحه ۶- نوشته خواسته خواهان از قول او در فرض حضور وی و انعکاس رویت اصول اسناد خواهان ، انعکاس دفاعیات و ایرادات خوانده در فرض حضور وی و رویت اسناد او در صورتی که اصول آنها را حاضر کرده باشد.

د- پایان جلسه ی دادرسی

در جلسه ی دادرسی، دادرس باید به نوبت اظهارات هر یک از اصحاب دعوا را استماع و حسب مورد ، عین یا مضمون آنرا صورت جلسه نماید. این ترتیب تا زمانی ادامه می یابد که وقت جلسه دادرسی به پایان می رسد و یا اصحاب دعوا تمام مطالب خود را مطرح نمایند.
وقت اختصاصی برای هر پرونده معمولا بین ۳۰ الی ۹۰ دقیقه است که ممکن است برای استماع تمام اظهارت اصحاب دعوا کافی باشد در این صورت چنانچه تجدید جلسه ضرورت نداشته باشد، دادرس دادگاه باید ختم رسیدگی را اعلام و نسبت به صدور رای قاطع اقدام نماید. ولی چنانچه وقت جلسه کافی نباشد و یا به هر علت دیگر تجدید جلسه گردد باید علت تجدید در صورت جلسه قید گردد، و روز و ساعت جلسه بعدی تعیین و به اصحاب دعوا ابلاغ شود.

گفتار دوم : اوصاف جلسه ی دادرسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]




 

سوخت‌های همجوشی نسل دوم

 
 

۰

 

۱۸.۳۵۴ MeV

 

He + ۱۱p

 

H + ۳۲He (D-3He)

 
 

سوخت‌های همجوشی نسل سوم

 
 

۰

 

۱۲.۸۶ MeV

 

He+ 211p

 

۳۲He + ۳۲He

 
 

۰

 

۸.۶۸ MeV

 

۳ He

 

۱۱۵B + ۱۱p

 
 

نتیجه کل سوختن دوتریوم(مجموع ۴ سطر اول)

 
 

۰.۰۴۶

 

۴۳.۲۲۵ MeV

 

۲(He + n + p)

 

۶D

 
 

سوخت هسته‌ای در زمان حال

 
 

۰.۰۰۱

 

~۲۰۰ MeV

 

۲ FP+ 2.5n

 

U + n

 

در استفاده از سوخت D-3He کاهش فوق العاده شار نوترونی باعث کاهش قابل ملاحظه تخریب تابشی می‌شود ودرنتیجه طول عمر دیواره اولیه و حفاظ تابشی افزایش می‌یابد و به حفاظ تابشی کوچک‌تری نیاز خواهد بود و تعمیرات و نگهداری راحت‌تر می‌شوند. افزایش شار ذرات باردار امکان تبدیل مستقیم انرژی همجوشی را با بازده بالا فراهم می سازد.
مشکلات عمده در استفاده از انرژی هسته‌ای در سالیان گذشته از سه مساله اصلی، احتمال پخش مواد رادیواکتیو، مشکلات مربوط به نگهداری پسماندهای هسته‌ای با عمر طولانی، احتمال استفاده از مواد حاصل برای کاربردهای تسلیحاتی می‌باشد. تمام این مشکلات مربوط به رآکتورهای هسته‌ای، مربوط است به:

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سوخت رادیواکتیو
محصولات رادیواکتیو واکنش
نوترون­ها
همجوشی هسته‌ای تا حدودی از این مشکلات می‌کاهد [۲۸].
مزیت عمده سوخت‌های جدید همجوشی این است که سوخت و محصولات واکنش‌های نسل دوم و سوم همجوشی میزان پرتوزایی (تخریب حرارتی و وجود تریتیم) و نکات بالقوه مربوط به تکثیر تسلیحاتی و همینطور مشکلات مربوط به پسمانداری را تا حد زیادی کاهش داده یا حذف می‌کنند، ولی برای استفاده از آنها به پیشرفت فیزیکی و مهندسی زیادی نیاز است. از این سوخت‌های جدید می‌توان برای ساخت نیروگاه‌های برق ایمن، تمیز و اقتصادی، در سفینه‌های فضایی و موشک‌ها به عنوان سوخت و نیز برای کاربردهای پزشکی و غیره استفاده کرد. از مزایای دیگر آنها می‌توان از عدم نیاز به پوشش‌های زاینده تریتیم و حلقه‌های پیچیده سرمایش ثانویه و عدم نیاز به دستگاه‌های پیچیده تست نوترون و مدت زمان‌های بررسی طولانی نام برد [۲۸].
پارامترهای متعددی در استفاده از سوخت‌های مختلف دخیلند، از جمله: .
انرژی کل محصولات همجوشی : Efus

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]




۳-۷ روش تجزیه و تحلیل داده های آماری پژوهش
در بخش اول پژوهش تحلیل داده های اسنادی به روش کیفی صورت پذیرفت، اما در بخش دوم با توجه به روش انجام پژوهش ماهیت، هدف و نوع مقیاس اندازه گیری، تحلیل آماری داده های پژوهش در سطح توصیفی انجام شد، البته در این ارتباط ضمن بهره مندی از شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی چون؛ فراوانی، درصد، میانگین، رتبه بندی و جداول توصیفی؛ داده های پژوهش در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون(استخراج فراوانی مؤلفه ها و درج آن در جدول مربوطه، به هنجار کردن داده های جدول فراوانی، محاسبه بار اطلاعاتی مقوله ها و به دست آوردن ضریب اهمیت آن ها) تجزیه، تحلیل و توصیف شد.
مرحله اول: ماتریس فراوانی های جدول فراوانی باید بهنجار شوند که برای این کار از این رابطه استفاده می‌شود:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هنجار شده ی ماتریس فروانی =P
فروانی مقوله=F
شماره پاسخگو=i
شماره مقوله = j
تعداد پاسخگو = m
مرحله دوم: بار اطلاعاتی هر مقوله را محاسبه کرده و در ستون های مربوطه قرار می دهیم و برای این منظور از رابطه زیر استفاده می شود:
هنجار شده ی ماتریس = P
J =(1,2,…,n)
لگاریتم =

شماره مقوله = j
شماره پاسخگو = I
مرحله سوم: با بهره گرفتن از بار اطلاعاتی مقوله ها (i=1,2,…,n) ضریب اهمیت هر یک از مقوله ها محاسبه شده و هر مقوله ای که دارای بار اطلاعاتی بیشتری باشد از درجه اهمیت (Wj) بیشتری برخوردار است. که برای محاسبه ی ضریب اهمیت از رابطه زیر استفاده شده:
درجه ی اهمیت =

باراطلاعاتی هرمقوله = Ej
تعداد مقوله ها = n
شماره مقوله = j
لازم به ذکر است در محاسبه ی Ej مقادیر Pij که برابر صفر باشد به دلیل بروز خطا و جواب بی نهایت در محاسبات ریاضی با عدد بسیار کوچک ۰۰۰۰۱/۰ جایگزین شده است اما j شاخصی است که ضریب اهمیت هر مقوله را در یک پیام با توجه به شکل پاسخگوها مشخص می کند از طرفی با توجه به بردار w، مقوله های حاصل از پیام را نیز رتبه بندی می کنیم.
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
مقدمه
یک برنامه ریزی خوب و پژوهش مستلزم پیش بینی روش های مناسب برای تجزیه و تحلیل داده ها می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از روش های آماری به عنوان یک فرایند علمی، یکی از مجموعه فعالیت های اساسی هر کار پژوهشی است.
در این فصل، یافته های حاصل از تحلیل محتوای سند برنامه درسی ملی ایران و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بیان می شود. ابتدا میزان پرداختن به مؤلفه های هوش فرهنگی( فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری) در سند برنامه درسی وسند تحول بنیادین، به صورت کامل یعنی مصداق های پیدا شده برای هرمؤلفه آورده شده در ضمن صفحه، پاراگراف و خط آن مصداق نیز نوشته شده است(جداول۴-۱-۱-۱تا۴-۱-۱-۴)و(جداول۴-۲-۱-۱ تا۴-۲-۱-۴) سپس این یافته ها به صورت مجموع فراوانی و درصدهای به دست آمده بر حسب هر مؤلفه در اسناد ذکر شده(جداول ۴-۱-۲ و ۴-۲-۲) و توزیع فراوانی مؤلفه های هوش فرهنگی در بخش های مختلف سند برنامه درسی(جدول۴-۱-۳) و بخش های سند تحول بنیادین(جدول۴-۲-۳) آورده می شودو بر طبق مرحله اول روش آنتروپی شانون به صورت داده های بهنجار شده در آمده اند. سپس بر اساس مرحله دوم و سوم روش آنتروپی شانون مقدار بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت داده های حاصل از جداول (۴-۱-۵ و۴-۱-۶) در سند برنامه درسی و(۴-۲-۵ و۴-۲-۶) آورده شده است که میتوان ضریب اهمیت و جایگاه هر مؤلفه هوش فرهنگی را درسند برنامه درسی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بیان کرد.
جدول ۴-۱-۱-۱میزان بعد فراشناختی هوش فرهنگی در سند برنامه درسی ملی ایران.

ردیف مؤلفه صفحه قسمت/پارگراف بند خط مصداق
۱ آگاهی از دانش فرهنگی در تعامل با افرادی از پیشینه فرهنگی مختلف ۴۳   ۹/۱/۵/۲
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]




۵-۱- مقدمه ۱۲۳
۵-۲- خلاصه تحقیق ۱۲۳
نتیجه ­گیری ۱۲۷
۵-۴- بررسی فرضیه تحقیق ۱۳۱
۵-۵- توصیه­ها و پیشنهادات ۱۳۲
منابع
منابع فارسی ۱۳۵
منابع لاتین ۱۳۶
پیوست­ها و ضمایم
پیوست ۱: علایم اختصاری نام کشورها ۱۴۲
پیوست ۲: شاخص قیمت واقعی مسکن در کشورهای منتخب ۱۴۳
پیوست ۳: منابع آماری داده ­های مورد استفاده ۱۴۷
پیوست ۴: خروجی­های کامپیوتری تخمین مدل­ها ۱۴۹
فهرست جداول
جدول ۲-۱- خلاصه مطالعات تجربی انجام شده ۶۴
جدول ۳-۱- تحلیل رشد متغیرها در دو گروه کشورها ۹۳
جدول ۴-۱- توضیح داده ­های آماری ۹۹
جدول ۴-۲- نتایج حاصل از آزمون ریشه واحد بر روی لگاریتم متغیرها ۱۰۱
جدول ۴-۳- نتایج تخمین برای مدل اول ۱۰۴

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۴-۴- نتایج تخمین برای مدل تعدیل اثرات فصلی ۱۱۰
جدول ۴-۵- نتایج تخمین مدل برای کشورهای نفت­خیز ۱۱۳
جدول ۴-۶- نتایج تخمین مدل برای کشورهای فاقد درآمد نفتی ۱۱۵
جدول ۴-۷- نتایج برآورد اثر بحران ۲۰۰۸ بر کشورهای نفت­خیز ۱۱۸
جدول ۴-۸– کشش­ها و اثرات نهایی به تفکیک مدل­ها ۱۱۹
جدول پیوست ۱: علایم اختصاری نام کشورها ۱۴۲
جدول پیوست (۳-۱): منابع آماری داده ­های قیمت مسکن مورد استفاده ۱۴۳
جدول پیوست (۳-۲): منابع آماری سایر داده ­ها ۱۴۷
فهرست نمودارها
نمودار۲-۱- واحدهای تولید­شده مسکن درکوتاه­مدت ۱۸
نمودار ۲-۲- واحدهای تولید­شده مسکن در بلند­مدت ۱۸
نمودار۲-۳- مکانیزم افزایش قیمت ۱۹
نمودار ۲-۴- اثر کوتاه­مدت و بلندمدت شوک نقدینگی به کالای با کشش قیمتی ( سمت چپ ) و کالای بدون ­کشش قیمتی ( سمت راست ) ۲۳
نمودار۲-۵- رابطه بین پول و مسکن ۳۰
نمودار۲-۶- اثر افزایش نقدینگی بر بخش مسکن ۳۲
نمودار ۳-۱- قیمت واقعی مسکن در کشورهای منتخب ۸۱
نمودار ۳-۲- حجم نقدینگی واقعی در کشورهای منتخب ۸۳
نمودار ۳-۳- قیمت واقعی مسکن در ایران ۸۴
نمودار ۳-۴- رشد قیمت مسکن در ایران ۸۶
نمودار ۳-۵- نرخ رشد نقدینگی در ایران ۸۸
نمودار ۳-۶- نرخ رشد قیمت مسکن در کشورهای منتخب طی دوره (۲۰۰۹-۱۹۸۰) ۸۹
نمودار۳-۷- نرخ رشد نقدینگی در کشورهای منتخب طی دوره (۲۰۰۹-۱۹۸۰) ۹۱
نمودار۳-۸- رشد متغیرهای موجود در مدل ۹۶
نمودار پیوست ۲: شاخص قیمت واقعی مسکن در کشورهای منتخب ۱۴۳
فصل اول
کلیات تحقیق

۱-۱-مقدمه

اهمیت روزافزون بازار دارایی­ ها، بررسی مداوم این بازار را ضروری می­سازد. نوسانات متغیرهای اقتصادی در بخش­های مختلف و به ویژه نوسان بازار دارایی­ ها، پدیده متداول در اغلب کشورها به شمار می­رود، به ­طوری­که اقتصاد گاهی به اوج و زمانی به نقطه حضیض می­رسد. یکی از اجزای مهم سیستم مالی، بازار مسکن است.در سال­های اخیر بازار مسکن همواره با نوسانات سوداگرانه مواجه بوده است. بطوریکه در یک دوره افزایش قابل ملاحظه در قیمت مسکن به وجود آمده و در دوره دیگر کاهش و یا ثبات نسبتاً گسترده و فراگیر بر قیمت مسکن حاکم می­ شود که به تبع آن تحولات قابل ملاحظه­ای در بخش مسکن و کل اقتصاد پدیدار می­ شود. هم اکنون در ایران نیز مسکن یکی از مشکلات حاد جامعه چه از نظر اقتصادی و چه از نظر اجتماعی است و در چند سال گذشته یکی از پرنوسان­ترین بخش­های اقتصادی بوده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر، نقش بسیار مهمی در کیفیت زندگی و شاخص­ های رفاهی جامعه دارد. تأمین مسکن مناسب، جزء اهداف و دغدغه­های اصلی خانوارها بوده و همواره تلاش زیادی برای دست­یابی به مسکن از سوی آنها صورت می­گیرد. مطالعات آماری انجام شده، بیانگر سهم بالای هزینه­ های مسکن در بودجه­ی خانوار است. بنابراین نوسانات قیمت این کالا، شامل قیمت مسکن و اجاره ­بهاء، تأثیرات مهمی بر جنبه­ های اقتصادی زندگی در جوامع مختلف به جای می­گذارد. در مطالعه­ ای که چتی و زیدل (۲۰۰۴)[۱] انجام داده­اند بیشترین سهم از درآمد خانوارهای آمریکایی (حدود۲۰%) به هزینه­ های مسکن اختصاص یافته است. این رقم در سال ۱۳۸۶ برای خانوارهای شهری ایران حدود ۳۶% محاسبه شده است.
در بعد اقتصاد کلان نیز، مسکن دارای اهمیت ویژه­ای است. نوسانات قیمت مسکن می ­تواند اثرات قابل توجهی بر اقتصاد به جا گذارد. کرین وود و هرکویتز (۱۹۹۱)[۲] در تحقیق خود دریافتند که ارزش کل سرمایه دارایی­ های مسکونی بیش از سرمایه تجاری بوده و به طور معمول، ارزش سرمایه ­گذاری صورت گرفته در گروه اول بیش از گروه دوم است. بنابراین تلقی مسکن به عنوان یک کالای مصرفی عادی، بسیار ساده­انگارانه خواهد بود. تغییرات قیمت مسکن، ثروت خانوارها را به شدت تحت تأثیر قرار داده و از کانال اثرات ثروت، مصرف خانوارها را دستخوش تغییر قرار می­دهد.
در عمل ارتباط نزدیکی بین بازار مسکن و چرخه­های اقتصاد کلان وجود دارد. دیویس و هیت- کوت (۲۰۰۵)[۳] در یافتند که سرمایه ­گذاری در بخش مسکن، منجر به پدیدار شدن چرخه­های تجاری می­ شود؛ در حالی که سرمایه ­گذاری در سایر بخش­ها دنباله­ رو چرخه­های تجاری است.
تأثیر دیگر مسکن بر اقتصاد کلان، از مسیر وثیقه­های نزد بانک­ها و موسسات مالی انتقال می­یابد. وجود رابطه معنی­دار بین ارزش وثیقه­ها و فعّالیت اقتصادی در تعدادی از مطالعات تجربی موردی به اثبات رسیده است. بلک (۱۹۹۶)[۴] در مطالعه­ خود پی برد که ۱۰ درصد افزایش در خالص دارائی­های مسکونی سبب افزایش پنج درصدی کسب و کارهای جدید می­ شود. با افزایش قیمت مسکن، افراد وثیقه­های ملکی ارزشمندتری را برای ارائه به بانک­ها در اختیار خواهند داشت. دریافت وام بیشتر، امکان راه ­اندازی کسب و کارهای بیشتر و بزرگ­تری را برای آنها فراهم خواهد ساخت.
دیویس و هیت- کوت با بهره گرفتن از داده ­های ملی ایالات متحده، معنی­داری تأثیر قیمت دارائی­های مسکونی بر تولید حقیقی را به اثبات رساندند. کن (۲۰۰۴)[۵] نیز به نتیجه مشابهی دست یافت (قدوسی، نیلی و کشاورز، ۱۳۸۸).
جنبه­ دیگر اهمیت مسکن، جذابیّت آن برای سرمایه ­گذاری است. قیمت مسکن در سال­های اخیر با وجود نرخ بهره پایین، نقدینگی زیاد و رشد اقتصادی ثابت افزایش چشمگیری داشته است. نه تنها قیمت­ها در شرایط واقعی به سرعت افزایش یافته­اند، بلکه نسبت قیمت به درآمد و اجاره نیز افزایش یافته است. اقتصادهای صنعتی افزایش و کاهش­های معنی­داری را طی ۳۵ سال گذشته تجربه کرده ­اند. همانند قیمت دیگر دارائی­ها، قیمت­ مسکن نیز از نرخ بهره تأثیر می­پذیرد و در بعضی کشورها بازار مسکن کانال مهم انتقال سیاست پولی است. نوسان قیمت مسکن می ­تواند اثرات مهمی بر فعالیت­های اقتصادی و تورم داشته باشد. در کشورهایی که قیمت مسکن در آنها بسیار بالاست، بانک­های مرکزی با چالش­های فشار تورم مواجهند و همزمان به دنبال به حداقل رساندن این افزایش هستند. همچنین کاهش عمده در قیمت مسکن اغلب با رکود اقتصادی همراه است و گاهی در پیدایش رکود مالی نقش دارد (آهیرن و دیگران، ۲۰۰۵).[۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم